حصنه

معنی کلمه حصنه در لغت نامه دهخدا

( حصنة ) حصنة. [ ح ِ ص َ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ حِصْن.

معنی کلمه حصنه در فرهنگ فارسی

جمع حصین

جملاتی از کاربرد کلمه حصنه

8 - مساله حكومت غيرموروثى - اين قيام از جمله قيام هايى است كه فكر حكومت موروثى در آن رشد نكرده و به جايى نرسيد و گرايش هايى ديده شده كه متضمن طرفدارى از حكومت موروثى و حكومت مطلقه باشد خصلت مذهبى اين قيام و بعد مردمى آن ، مانع از رشد اين چنين گرايش ها مى شد، تا آن جا كه توانست تا به آخر مردم را در حصنه مبارزه نگه دارد.