حسین عرب

معنی کلمه حسین عرب در لغت نامه دهخدا

حسین عرب. [ ح ُ س ِ ع َ رَ ] ( اِخ )دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد واقع در 10هزارگزی شمال مشهد. جنوب کشف رود. ناحیه ای است واقع در جلگه. معتدل. دارای 271 تن سکنه میباشد.فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی ، مالداری گذران میکنند. راه آن اتومبیل رو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

معنی کلمه حسین عرب در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه شهرستان مشهد

جملاتی از کاربرد کلمه حسین عرب

تیمی که قرار بود به ژاپن اعزام شود، رفته رفته داشت در حاشیه غرق می‌شد. کیومرث ابوالملوکی در مصاحبه‌ای گفته‌است «نگران بودم و نمی‌توانستم بی‌تفاوت باشم. باید تیمی قوی و آماده را به توکیو می‌بردم.» او ششم آذرماه بزرگان کشتی را به خانه‌اش دعوت می‌کند. غلامرضا تختی و دوستش حسین عرب، عباس زندی، جهانبخت توفیق، ناصر گیوه‌چی، محمدمهدی یعقوبی و محمود ملاقاسمی رفتند اما ابراهیم کوکپری و فردین به جلسه نرسیدند.
نام بلزباب از نو نامیدن تحقیرآمیز ایزد پیش از یهودیت کنعان بعل به معنای لفظی «پروردگار مگس خانگی» (بعل ـ زِووو) است (اشارهٔ توحیدگرای یهودیت به بعل کمابیش بی‌تردید به منظور بدمعنا کردن آن بود و بیشتر و بیشتر در میان اصطلاحاتی که برای شیطان به کار رفت، جا باز کرد. دیرتر این نام، بعل به صورت نام یک دیو پدیدار می‌شود که اغلب با بلزباب جا عوض می‌کند)، در حالی‌که نام هسین ریشهٔ زبان‌شناسانه‌ای با حسین عربی دارد. (8) زیگموند فروید می‌گوید که از لحاظ نظری یهودیت و مسیحیت رابطهٔ میان پدر (یهودیت) و پسر (مسیحیت) را بیان می‌کند. (9) از این لحاظ، انتخاب پدربزرگ و نوه از سوی گورجیف رابطهٔ پیش از یهودیت و پس از مسیحیت را می‌رساند. (8)