حسین جلایر
جملاتی از کاربرد کلمه حسین جلایر
سلمان تحصیل کمالات کرد و سخنپردازیهای او تنها از روی قریحه و ذوق نبود. در اوایل عمر خواجه غیاثالدین محمّد وزیر سلطان ابوسعید بهادر (۷۱۶–۷۳۷) را در قصاید خود مدح کرد و سپس شیخ حسن بزرگ از سلسله جلایریان و سلطان حسین جلایر و سلطان اویس جلایر را مدح گفت، او مدّت چهل سال در سفر و حضر و تبریز و بغداد مداحی آن خانواده را نمود. سلمان در درجهٔ اوّل قصیدهسراست و میتوان او را از آخرین قصیدهسرایان معروف ایران پیش از صفویان دانست. سلمان در تغزل و عاشقانهها نیز زبردست بود و از این جهت مورد توجه قرار گرفت. ابیات زیر از اوست:
سلطان حسن جلایر ۵ برادر به نامهای احمد، اسماعیل، بایزید، حسین و شیخ علی و یک خواهر به نام دندی خاتون داشت که خواهرش به عقد شاه محمود مظفری درآمد. آرامگاه سلطان حسن و ۲ تن از برادرانش که پس از او بر تخت پادشاهی نشستند (سلطان حسین جلایر و سلطان احمد جلایر) در مقبرهٔ دمشقیهٔ تبریز است.
اویس در سال ۱۳۶۴ بغداد را از مراد گرفت و برای نبرد با سپاهیان بیرم و قرا محمد در به سمت شهر موش پیشروی کرد. آنها باهم موصل، ارچیش، سیلوان و وان را فتح کردند. سلطان حسین جلایر حاکم جدید، به ارچیش پایگاه قرا محمد حمله کرد و با کمکهای بیرم خاجه، نیروهای قراقویونلو شکست سختی را متحمل شدند. سلطان حسین نیز به زودی توسط سلطان احمد جلایر و با کمک هوشنگ شیروانشاه از میان برداشته شد.
سلطان اویس جمعاً ۷ فرزند داشت که ۶ تن از آنها پسر بودند به نامهای احمد، اسماعیل، بایزید، حسن، حسین و شیخ علی و دخترش دندی خاتون نام داشت که به عقد شاه محمود مظفری درآمد. آرامگاه ۳ تن از پسران او که پس از پدر بر تخت پادشاهی نشستند (سلطان حسن جلایر، سلطان حسین جلایر و سلطان احمد جلایر) در مقبرهٔ دمشقیهٔ تبریز است.
پس از درگذشت سلطان اویس —طبق وصیتی که کرده بود— فرزند دوماش سلطان حسین جلایر به سلطنت رسید. بزرگان آذربایجان از ترس هرج و مرج و آشوب، پسر بزرگتر سلطان اویس —یعنی سلطان حسن جلایر— را به قتل رساندند.