[ویکی فقه] حسین بن سعید (ابهام زدایی). حسین بن سعید ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • حسین بن سعید اهوازی، فقیه و محدّث امامی نیمه اول قرن سوم• حسین بن سعید آل ابی الجهم، از یاران امام صادق (علیه السلام) و شخصیت های آلِ اَبی الجَهْم ...
جملاتی از کاربرد کلمه حسین بن سعید
شیخ طوسی، عالمِ شیعی، یکصد و شانزده نفر از راویانی که از محمد تقی حدیث نقل کردهاند، را برشمرده است. در این میان عدهای از یاران معتمدش بودند که احادیث زیادی از آنها باقی مانده است؛ برخی از آنان عبارتند از: علی بن مهزیار اهوازی، و حسین بن سعید،[یادداشت ۸] داوود بن قاسم (معروف به ابوهاشم جعفری)، عبدالعظیم حسنی، ابوعبدالله محمد بن خالد برقی، فضل بن شاذان، زکریا بن آدم، و محمد بن اسماعیل بن بزیع.[یادداشت ۹] همچنین از علی بن اسباط کوفی، عثمان بن سعید عَمْری و عمرو بن فرات به عنوان یاران معتمد محمد تقی یاد میشود. اصحاب اجماعی که از محمد تقی نقل روایت کردهاند، عبارتند از: صفوان بن یحیی، احمدبنمحمد بَزَنطی،[یادداشت ۱۰] یونس بن عبدالرحمن، و حسن بن محبوب.
پس از اجود، مقرن، پسر بزرگتر اجود جانشینی او را عهده دار شد. در دوران ریاست وی بر سلسله جبریان، پرتغالیها توانستند بحرین را تصرف کنند. بعد از مدتی مقرن بر بحرین و قطیف چیره شد و توانست پرتغالی ها را از انجا اخراج و دست آنان را از منطقه قطع نماید. وی در اقدامی، راه کشتی های تجاری بین بصره و هرمز را نیز بست. پرتغالی ها برای بازپس گیری بحرین، لشکری را به سمت بحرین روانه کردند؛ مقرن نیز که برای حج به مکه عزیمت کرده بود، زمانی به بحرین بازگشت که سپاهیان پرتغالی، در بحرین جا گرفته بودند. پس از مدتی جنگی زمینی در گرفت و مقرن کشته شد. پس از مرگ مقرن و سقوط بحرین، شاه هرمز علیه پرتغالی های اشتغالگر قیامی شکل داد و بحرین نیز به این قیام پیوست. حسین بن سعید از سرداران جبری بود که قیام مردم بحرین را مدیریت می کرد. این سردار جبری توانست حاکم پرتقالی بحرین را به تقل رسانده و مجدد بحرین را بازپس گیرد. پس از مدتی حسین بن سعید، با پرتغالی ها بر سر خارج کردن محافظان نظامی ایران از صُحار به توافق رسید و در قبال آن حکومت وی بر این منطقه، مورد تأیید پرتغالی ها قرار گرفت.
ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، از محدثان نامی امامیه است که بین سالهای ۲۷۰ تا ۲۸۰ ه.ق به دنیا آمدهاست. وی در دوران حیات علمی خود از مشایخ بسیاری نقل روایت میکرد. کلینی در مقدمهٔ کتابش، هدف از تألیف کافی را درخواست یکی از برادرانش گزارش میکند که قصد تحقیق در علوم دینی را داشتهاست. کلینی در جایی از کتابش گزارش میکند که باب «الحجة» را اندکی گسترش دادهاست ولی با این حال حق مطلب را ادا نکردهاست. او کتاب کافی را با باب «العقل» شروع میکند تا مدار ثواب و عقاب را عقل ترسیم کند. کلینی این اثر را در سه بخش کلی «اصول»، «فروع» و «روضه» تدوین کردهاست که هر یک مشتمل بر ابواب مختلفی است. ابواب اصول کافی عبارتند از «العقل و جهل، فضل العلم، التوحید، الحجة، الایمان و الکفر، الدعاء، فضل القرآن، العشره، الفی، الانفال، الخمس». در میان ابواب فروع کافی، چند باب از ابواب غیر مربوط به فقه وجود دارد که عبارتند از: «الزی، التجمل، المروة و کتاب الدواجن». با وجود هماهنگی در نظم ابواب فقهی کافی و کتب سیگانه حسین بن سعید، احتمالاً کلینی از کتب حسین بن سعید در تنظیم ابواب فقهی کتابش بهره بردهاست. نجاشی گزارش میکند که کلینی، کتاب کافی را در طول ۲۰ سال تنظیم و تألیف کردهاست.
حسن صدر وی را از پیشگامان تفسیر و علوم قرآن میداند عمر رضا کحاله تاریخنگار سوری اهل سنت نیز در کتاب خود از وی با عنوان «فقیه مشارک فی بعض العلوم» یعنی فقیهی که در برخی از علوم دیگر نیز مشارکت داشتهاست، یاد میکند. حسین به همراه برادرش حسن بن سعید از کوفه به اهواز و سپس به قم رفت و در آنجا اقامت کرد بنا به گفته طوسی رجالشناس شیعه در پاورقی کتاب رجال، حسین بن سعید در آخرین لحظات عمر خویش در منزل شاگرد خود حسین بن حسن بن آبان به سر میبرد و کتابهای خود را نیز به او وصیت کرد و نهایتاَ در قم درگذشت. تاریخ درگذشت وی به صورت دقیق بیان نشدهاست اما شواهد تاریخی نشان میدهد وی جزء اصحاب حسن بن علی ذکر نشدهاست، لذا ظاهراً حدود سال ۲۴۵ ه.ق درگذشته است..
همچنین به گزارش ابن شهر آشوب محدث شیعه، حسین بن سعید تنها در عدد راویان علی بن موسی الرضا آورده شدهاست. از زمان ولادت حسین بن سعید هیچگونه تاریخ روشنی در دست نیست، ولی با توجه به گزارش برخی از محدثان من جمله: برقی و شیخ طوسی رجالشناسان شیعه که او را از اصحاب علی بن موسی الرضا به حساب آوردهاند و دوران حیات علی بن موسی الرضا تا سه سال بعد از قرن دوم هجری ادامه داشتهاست، بنابراین میتوان گفت که تاریخ ولادت حسین به اواخر سده دوم هجری برمیگردد. شواهد نشان میدهد حسین بن سعید، از طریق مکاتبه و نامه و گاهی نیز حضور نزد علیبن موسیالرضا و محمد تقی و علی النقی کسب اطلاعات میکرد و در زمینههایی همچون تفسیر، علوم قرآن، تاریخ و آثار مناقب، اخلاق و بویژه فقه دارای تخصص بودهاست.