حساب شدن

معنی کلمه حساب شدن در لغت نامه دهخدا

حساب شدن. [ ح ِ ش دَ ] ( مص مرکب ) محسوب شدن. چیزی را به حساب کسی گذاشتن اعم از این که مال شخصی او باشد یا نه. ( قاموس کتاب مقدس ).
- چیزی به حساب کسی منظور شدن ؛ به پای او محسوب گردیدن.

معنی کلمه حساب شدن در فرهنگ فارسی

چیزی بحساب کسی منظور شدن محسوب شدن

جملاتی از کاربرد کلمه حساب شدن

سدوبل {به اشتباه:کِدوبل/ابهام زدایی}: حساب شدن «هیت» همزمان و دریافت امتیاز توسط دو بازیکن در بازی اپه.