حرکات قوافی

معنی کلمه حرکات قوافی در لغت نامه دهخدا

حرکات قوافی. [ ح َ رَ ت ِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شش حرکت است که شاعر آنها را در یک بیت گرد آورده گوید:
رس و اشباع و حذو و توجیه است
باز مجری و بعد از اوست نفاذ.
رجوع به هریک از این شش کلمه شود.

معنی کلمه حرکات قوافی در فرهنگ فارسی

شش حرکت است که شاعر آنها را در یک بیت گرد آورده رش و اشباع و حذ و توجیه است باز مجری و بعد از اوست نفاذ

جملاتی از کاربرد کلمه حرکات قوافی

حمزهٔ اصفهانی این واکه را «حرفی که به یاء شبیه است» توصیف می‌کند و کلمات «سیر» (الشعبان) و «شیر» (الأسد) را مثال می‌آورد. خواجه نصیر می‌نویسد: «حرفی که میان فتحه و کسره باشد، چنان‌که در لفظ شیر باشد که در تازی اسد باشد.» و جای دیگر: «حرفی که به یاء ماند در دیر و زیر». سپس همین مؤلف در ذکر حروف و حرکات قوافی می‌گوید: «یاء که در خطاب باشد، مثلاً گوئی تو در این سخنی، یا در صفت چنان‌که در لفظِ خوش‌سخنی، یا در نسبت چنان‌که در شهری، دیگر باشد، و شبیه به یاء که در نکره آید، مثلاً گوئی سخنی از سخن‌ها، یا در تقدیر فعل چنان‌که که گوئی اگر گفتی و کاشکی گفتمی و به خواب دیدم که گفتمی دیگر. و این دو حرف باشد و یکی گرفته‌اند». تفاوت میان یای مجهول و یای معروف هنوز در بعضی از نواحی فارسی‌زبان وجود دارد. در بعضی نسخه‌های مکتوب در قرن‌های چهارم و پنجم برای یای مجهول نشانهٔ خاصی در کتابت هست، اما در فارسی معیار امروزی مدت‌هاست که این تفاوت از میان رفته‌است؛ یعنی امروز در فارسی رسمی و متداول ایران کلمه‌ای مانند «می‌بینی» با سه واکهٔ «i» یکسان تلفظ می‌شود، حال آنکه در تلفظ مردم افغانستان و تاجیکستان واکهٔ نخستین در جزء «می» شبیه به کسرهٔ ممدود و متفاوت با دو واکهٔ دیگر ادا می‌شود.