حدول

معنی کلمه حدول در لغت نامه دهخدا

حدول. [ ح ُ ] ( ع مص ) ستم کردن به. || میل کردن به. حَدْل. رجوع به حَدْل شود.

معنی کلمه حدول در فرهنگ فارسی

ستم کردن به میل کردن به

جملاتی از کاربرد کلمه حدول

تزئینات نمای خارجی سردر اصلی مسجد سید (در زنجر) که در ضلع شمالی آن واقع شده و مدخل و راهروهای طرفین آن همچنان ناتمام مانده بوده‌است، در سال حدول ۱۳۴۴ کاشیکاری شده‌است. کتیبه‌های نمای خارجی سردر به خط ثلث سفید و زرد رنگ به زمینه کاشی لاجوردی شامل سوره‌های (قدر) و (کوثر) و (جمعه)، (آیةالکرسی) و بعضی آیات سوره شریفه (یس) است.