حد اوسط
معنی کلمه حد اوسط در دانشنامه آزاد فارسی
در اصطلاح منطق، از آن به اوسط و حد وسط تعبیر می شود و آن جزئی از قیاس است که در صغری در کنار حد اصغر و در کبری در کنار حد اکبر قرار می گیرد و سبب تألیف قیاس می گردد. حد وسط در دو مقدمۀ قیاس تکرار می شود. چگونگی قرارگرفتن آن در کنار دو حد دیگر در صغری و کبری، شکل قیاس را تعیین می کند (← اشکال_اربعه). با حذف حد وسط، حد اصغر به حد اکبر می پیوندد و قیاس نتیجه می دهد، چنان که در قیاسِ «سقراط انسان است/هر انسانی فانی است» با حذف «انسان (حد وسط)، این نتیجه به بار می آید که: «سقراط فانی است». نیز ← انتاج
جملاتی از کاربرد کلمه حد اوسط
بهسود و دایمیرداد بعد از تشکیل دولت انتقالی، همهساله مورد هجوم و تاختوتاز کوچیها قرار گرفته، تمام خانههای مردم دهنشین این مناطق بلا استثنا به آتش کشیده شدهاست، تمام رمههای مردم هر سال به تاراج رفتهاست، دیهای هیزم و علف مردم بخاطر ایجاد وحشت شبانه به آتش کشیده میشد، تمام کشت و زراعت مردم توسط رمههای کوچیها از میان میرفت، تمام مردم درهٔ کجاب و دایمیرداد سال یکبار آواره میشد، مهمتر از همه حد اوسط سال ۲۵ نفر از باشندگان محل کشته میشد، کودکان مردم این مناطق از حق تعلیم و تربیت محروم بودند، مراکز صحی بروی مردم مسدود بود و در کل مردم این مناطق از تمام حقوق خود محروم بود.