حجی نبی
معنی کلمه حجی نبی در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه حجی نبی
سامریان قومی هستند که اغلب ریشه در سامره (پایتخت پادشاهی اسرائیل) دارند، خودشان را «بنی اسرائیل» مینامند و شریعتشان برگرفته از تورات سامری است. در روایت یهودی (دوم پادشاهان ۱۷ و تاریخ یوسف فلاوی) از پیدایش این قوم — که با روایت خود سامریان متفاوت است — آنان خارجیانی توصیف شدهاند که امپراتوری آشور جایگزین تبعیدیان اسرائیل شمالی کرد و کاهنی اسرائیلی دین خدای سرزمین را به ایشان تعلیم داد. بعداً (کتاب عزرا ۴) در روایت بازگشت از تبعید بابلی، گفته شده زروبابل و بزرگان یهودی پیشنهادهای ساکنان محلی (سامریان و دیگران؛ به نام ذکر نشدهاند) برای کمک به بازسازی معبد اورشلیم را رد کردند؛ بنابراین سامریان با ساخت معبد (۴:۴–۵، ۲۴) و دیوارهای اورشلیم (۴:۱۷–۲۳) مخالفت ورزیدند.[وب ۳] از آنجا که زکریا و حجی نبی فقط به اختلاف بر سر دیوارهای اورشلیم اشاره کردهاند، محتمل است اختلاف بر سر معبد الحاقی متاخر به کتاب عزرا بوده باشد. پاپیروسی از قرن پنجم قم موجود است که در آن کاهنان یهودی و سامری درخواست کمک برای ساخت معبدی کردهاند؛ لذا تمایز میان دو گروه حداقل از این زمان روشن بوده است. با این وجود، ازدواج مختلط بین این دو قوم رخ میداده است؛ مطابق روایت کتاب عزرا (۷–۹) در سال ۴۵۸ قم، عزرای کاهن با حمایت اردشیر پادشاه هخامنشی از بابل راهی اسرائیل شد تورات را به عنوان شریعت استان یهود برقرار سازد. عزرا کنعانیان و مردمان دیگری (البته نامی از سامریان نبرده) را از جامعهٔ یهودی مستثنی میکرد و دستور داد مردان یهودی از زنان غیریهودی خود طلاق بگیرند. این اخراج دهها زن غیریهودی و فرزندانشان را به موجب شد.[وب ۱۹]
تَنَخ، مجموعهٔ کتب مقدس یهودیان، منبع اصلی برای وقایع پادشاهیهای اسرائیل و یهوداست. کتب پادشاهان و کتب تواریخ دو بخش از تنخ هستند که به این دوره میپردازند. کتب پادشاهان محصول اواخر قرن هفتم قم است، حال آنکه کتب تاریخ در قرن چهارم قم و در اواخر دورهٔ هخامنشی — سه قرن بعد از سقوط یهودا — نوشته شدهاند. نویسندگان این منابع دیدگاهها و تفکرات متمایزی نسبت به یکدیگر دارند. کتب پادشاهان با در نظر گرفتن اینکه ممکن است حاوی مطالبی از دورهٔ قبل از تبعید باشد، حائز اهمیت بیشتری است. در کتب انبیاء نیز مطالب مهمی وجود دارد؛ خاصه اشعیاء، ارمیا و حزقیال. در کتب میکاه، صفنیا، ناحوم و عوبدیا هم متون قابل توجهی یافت میشود. تنخ روایتی از دورهٔ تبعید به عنوان بخشی از تاریخ پیوستهٔ یهوه و ملتش اسرائیل ارائه نمیکند؛ فقط آغاز و پایانش را توصیف کرده، به علاوهٔ چند داستان کوتاه مثل حکایات دانیال در دربار بابل. چرایی عدم ثبت این دوره میتواند سیاسی — نبود حمایت دربار اورشلیم، از بین رفتن بایگانیها و کاتبان — یا اجتماعی — هرجومرج جنگ و مصائب تبعید — و حتی روانی — خاطرهٔ بدی که نمیخواستند به یادش آورند — باشد. برای بازگشت از تبعید، کتاب عزرا از بین کتب تاریخی؛ و کتب زکریا و حجی نبی از بین کتب انبیاء منابع اصلی هستند.