جکاشه

معنی کلمه جکاشه در لغت نامه دهخدا

جکاشه. [ ج َ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) خارپشت بزرگ را گویند که خارهای خود را مانند تیر بجانب خصم اندازد و او را روباه ترکی نیز میگویند. ( برهان قاطع ). تِشی. ( شرفنامه منیری ). به هندی سیهی گویند. ( آنندراج ). سُغَر. ( لغت فرس اسدی ). خارپشت بزرگ تیرانداز. قُنفَد یا قُنفُد. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تشی شود.

معنی کلمه جکاشه در فرهنگ عمید

=سیخول

معنی کلمه جکاشه در فرهنگ فارسی

خار پشت بزرگ را گویند که خارهای خود را مانند تیر بجانب خصم اندازد و او را روباه ترکی نیز میگویند . تشی به هندی سیهی گویند .

جملاتی از کاربرد کلمه جکاشه

این حیوان در مناطق گوناگون ایران، با نام‌های متفاوتی شناخته می‌شود. در شمال ایران، به آن تشی می‌گویند. در اصفهان چوله و از یزد تا جنوب ایران، سیخور نام دارد. نام‌های دیگر آن هم عبارت است از: سیخ‌چُولَه (لرستان)، کوله تیغ نه، سیکور، آقلی کِرفی، اوخ آتان، سوچر، آتشی، بیهن، پـَهمَزَک، جکاشه، چَکاسه، خارانداز، رُکاسه، رکاشه، ریکاسه، ریگاشه، زُکاسه، زکاشه، سُکاسته، سکاسه، سکاشه، سکاشته، کاسُج، کاسجوک، کاسِشک، کوله، دازو، بوزوم قوره (خراسانی). همچنین «گربه تیغی» نیز گفته می‌شود و گاه به غلط آنرا جوجه تیغی یا خارپشت می‌نامند.