جوروند

معنی کلمه جوروند در لغت نامه دهخدا

جوروند. [ ج َوْرْ وَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان میرزاوند بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد. سکنه 480 تن. آب آن از چشمه جوروند. محصول آن غلات ، صیفی ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان فرش و جل بافی است. راه مالرو دارد. در زمستان به گرمسیر میروند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

جملاتی از کاربرد کلمه جوروند

میرزاوندها در روستاها و مناطق لاگلال، می چاکو، چول، جوروند، ده دره، ریت کوه، می روئو، کوسک کآووه، دره گائلو، پیروالی، سرتاف، محمود علی، بی آو، پاریز، بنه گچ، پاتخت، گلم سوز، آب شوره، انارکی، نسار، صحراچهک و … و مناطق شهری اندیمشک و پیرامون آن سکونت داشته و دارند، طایفه میرزاوند از اقتدار ایلیاتی ویژه ای برخوردار بوده و مردمی هستند که خوی عشیره ای را بسیار می‌پسندند و به آن باور دارند.
جوروند دهی از است از دهستان میرزاوند بخش الوارگرمسیری. ۲۷ کیلومتری شمال خاوری حسینه-۲۲ کیلومتری خاور راه شوسه خرم‌آباد به اندیمشک کوهستانی-گرمسیر-سکنه ۴۸۰ نفر- زبان لُری و فارسی-آب از چشمه جوروند-محصول غلات لبنیات-شغل زراعت و گله داری-صنایع دستی زنان فرش بافی-راه مال رو-ساکنین از طایفه میرزاوند بوده زمستان گرمسیر می‌روند.