جنائز

معنی کلمه جنائز در لغت نامه دهخدا

جنائز. [ ج َ ءِ ] ( ع اِ ) جنایز. ج ِ جنازه.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جنازه شود.

معنی کلمه جنائز در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع جنازه

جملاتی از کاربرد کلمه جنائز

و از كتب اهل سنت كافى است كه به صحيح بخارى ، ج 2 ص 117، كتاب جنائز باب ماجاءفى عذاب القبر و صحيح ترمذى كتاب جنائز، ج 3، ص 380، باب ما جاء فى عذابالقبر، رجوع فرماييد، در روايات اهل بيت عليهم السلام آمده كه در قبر از خدا ورسول وامام ، و دين و قبله و قرآن يعنى از اعتقادات سؤال مى شود، و در بعضى سؤ ال از بعضى اعمال نيزنقل شده است ولى در روايات اهل سنت نوعا سؤال از نبوت رسول الله صلى الله عليه و آله است .اهل بيت عليهم السلام كه ادرى بما فى البيت (468) هستند آن را بهتفصيل فرموده اند، ولى در ميان اهل سنت چندان نضج نگرفته است وتفصيل نداده اند.
لا تقدموا سفهائكم فى صلوتكم و لا على جنائز كم . فانهم و فدكم الى ربكم .
عطاردی، حدیث‌شناس شیعه گزارش می‌کند که حسین بن سعید اهوازی در میان رجالیون و فقهاء فردی مورد اعتماد و موثق می‌باشد. در کتاب مسندالرضا نام سیصد و شصت نفر که بدون واسطه از علی‌بن موسی‌الرضا اخذ حدیث کرده‌اند ذکر شده که در میان آنها فقط دو تن را بانوان شکل داده‌اند. یکی از این بانوان فاطمه دختر علی‌بن موسی‌الرضا است که دو حدیث از پدرش روایت می‌کند و دیگری کنیزی به نام عذرا، از خدمتگزار علی بن موسی الرضا بوده‌است. عطاردی تأکید می‌کند که راویان علی‌بن موسی‌الرضا همگان بر یک طریقه و مذهب نبوده‌اند. وی با برادرش حسن در تألیف کتاب‌هایی مشارکت داشته‌است. او در زمان خود از افراد شناخته شده حدیث و فقه به‌شمار می‌رفت. تنها روایتی که از حسین بن سعید اهوازی در کتاب جنائز مسندالرضا آمده‌است در مورد چگونگی حمل تابوت میت می‌باشد.
171-  كافى ، ج 3، كتاب جنائز، ص 235و 236 و 237.