جلوده

معنی کلمه جلوده در لغت نامه دهخدا

( جلودة ) جلودة. [ ج ُ دَ ] ( ع مص ) چابک و چالاک گردیدن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به جلادة و جَلَد شود.

معنی کلمه جلوده در فرهنگ فارسی

چابک و چالاک گردیدن

جملاتی از کاربرد کلمه جلوده

و سرّ اين موضوع واضح است ، همانا چيزى كه درخلال كردن مستكره مى باشد آن است كه در بين دندانها از آن استفاده شود (آنچه درخلال مستكره مى باشد اين است كه از گياهى كه خيلى سفت و سخت است درخلال كردن بين دندانها استفاده شود) و دندانها را در معرض آلوده كردن به ميكروبهايى بكند كه در آن مكانها پيدا مى شوند كه رسيدن به آن ميكروبها باوسايل تنظيف مشكل است و شايد مطلقا نشود دسترسى به آنها پيدا كرد. امّا آنچه در جلودهان و يا در باطن دهان و كنج دهان و اطراف آن يا در جايى است براى زبان ممكن است كه خارج كند آنها را از اطراف دهان ، اينها در جاهايى واقع شده اند كه اصلاً ممكن نيست كه چيزى در آنها ثابت بماند و چونكه بزاق و آب دهان دايماً در دهان به وجود مى آيد هيچ فرصتى براى پوشيده شدن و زيادشدن هيچ نوع از انواع ميكروبها پديد نمى آيد .