جزئیت

معنی کلمه جزئیت در فرهنگ فارسی

( مصدر ) جزئ بودن مقابل کلیت .

معنی کلمه جزئیت در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ـــ جزء بودن از یک مرکب را جزئیت می گویند . ـــ جزئیت، لحاظ یک شیء به عنوان جزء مقوّم موضوع تکلیف است.
ـــ جزئیت به معنای جزء بودن چیزی برای عملی مرکب، مانند سوره برای نماز می باشد. ـــ جزئیت، از اقسام احکام وضعی و به معنای اعتبار جزء بودن امری برای ماموربه است؛ یعنی حکم به این که چیزی مقوّم ماموربه و در درون ماهیت آن است و به انضمام سایر اجزا، متعلق امر قرار می گیرد و وجود مرکب نیز به آن بستگی دارد، مثل: اعتبار جزئیت سوره در نماز.
کاربرد جزئیت
جزئیت از احکام وضعی است.
← تعریف مصباح الاصول
۱. ↑ مصباح الاصول، خویی، ابوالقاسم، ج۳، ص۲۷۲.
...

جملاتی از کاربرد کلمه جزئیت

تماس حس با شیء غیر موجود را رابطهٔ صفت و موصوف نیز می‌گویند. همان طوری که حواس کلیت و جزئیت و سایر خصائص اشیاء را ادراک می‌کنند، بدان گونه می‌توانند نبودن (abhava) آنان را نیز ادراک کنند.
همچنین طباطبایی، با اشاره به نزول این سوره از جانب خدا به محمد (حتی بر اساس دیدگاه مخالفان جزئیت این دو سوره در قرآن) به تواتر قطعی و تمام در خصوص جزئیت این دو سوره اشاره دارد و این تواتر را واضح‌ترین دلیل بر رد این اختلاف می‌داند..
بنابراین، می‌توان گفت: اولا ملاک کلی و جزئی بودن یک مفهوم به ترتیب «قابلیت صدق» و «عدم قابلیت صدق» بر مصادیق متعدد است. تحقق یا عدم تحقق مصداق خارجی، محدود یا بی‌شمار بودن آن، دخلی در کلیت و جزئیت مفهوم ندارد.
آنچه قیصری در تعریف اصطلاحی عرفان اسلامی بیان داشته؛ عبارت است از: «علم به خدایِ سبحان از حیث اسماء و صفات و مظاهر آن و تفکر در مبدأ و معاد و حقایق عالم و کیفیت بازگشت آن‌ها به حقیقت واحد یعنی ذاتِ احدیت و نیز معرفت طریق سلوک و مجاهده برای رهاسازی نفس از تنگناهای قید و بند جزئیت و پیوستنش به مبدأ خویش و اتصاف به نعت اطلاق و کلیّت».
این احتمال را علاوه بر مرتضی عاملی، زرقانی و دیگران در خصوص ابن مسعود محتمل دانسته‌اند. در الدر المنثور، اثر سیوطی مفسر اهل سنت، به نقل از معاذ بن جبل، یکی از صحابهٔ محمد، گفته شده که وی خواندن این سوره توسط پیامبر اسلام در نماز را شنیده‌است. مرتضی عاملی همچنین گزارش می‌کند که شک در خصوص جزئیت دو سوره فلق و ناس تا عصر جعفر صادق ادامه‌دار بوده‌است. در همین خصوص از جعفر صادق گزارش شده‌است که پس از آنکه در رکعت‌های نمازش معوذتین را قرائت کرد، بر این مطلب که این دو سوره جزئی از قرآن هست و ابن مسعود در این خصوص یا اشتباه کرده‌است و یا دروغ گفته‌است، تأکید می‌‌کند. همچنین در روایتی از محمد باقر به نقل از سجاد گزارش شده که ابن مسعود در خصوص حذف دو سوره معوذتین از قرآن، خودسرانه عمل کرده‌است. همچنین طباطبایی با اشاره به روایتی در فضیلت دو سوره معوذتین، احتمال داده‌است که منظور ابن مسعود از نبود این دو سوره در قرآن را نبود نظیر و همانند این دو سوره دانسته‌است.