جریقه

معنی کلمه جریقه در لغت نامه دهخدا

( جریقة ) جریقة. [ ج َ ق َ ] ( اِخ ) تلفظ عربی ژریکا نام بلده ای است در مرکز جنوبی اراغون یا اراگون از بلاد اندلس. در این بلده آثار حصن باستانی عربها وجود دارد و خطآهن ازآنجا به سایر نواحی بلنسیه ادامه می یابد. جقوم ( ژیم ) اول در سال 1335 م. این شهر را متصرف شد. ( از الحلل السندسیة ج 2 ص 100 ).

جملاتی از کاربرد کلمه جریقه

نیک‌گو به همراه گروهش عملیات شناسایی و تجسس را با شناسایی موقعیت ژئواستراتژیک هورامان، ناهمواری‌ها و موقعیت مراکز نظامی و پادگان‌ها آغاز کرد. طرح قیام بدین صورت بود که گروهی از نیروهای انقلابی برای زندگی در کوهستان آموزش می‌یافت. این گروه با هماهنگی عشایری از ایلات باباجانی و قلخانی که با گروه داریوش در هماهنگی قرار گرفته‌بودند در تاریخی مشخص به پادگان پاوه حمله می‌کردند. منبع آب پادگان به داروی بیهوشی آلوده شده و نیروهای مهاجم طی عملیاتی پادگان را تصرف و اسلحه و مهمات آن را تصاحب می‌کردند. از این زمان مقاومت در کوهستان آغاز و توسط گروه کوهستان رهبری و هدایت می‌شد. باور داریوش نیک‌گو این بود که این رخداد می‌تواند جریقه‌ای برای پیوستن مردم سایر نقاط ایران به مقاومت علیه رژیم شاه باشد و حتی می‌تواند به قیامی توده‌ای بدل گردد. با این حال در همین زمان ادارهٔ فرهنگ کرمانشاه بار دیگر محل خدمت نیک‌گو را تغییر داد و این بار از آغاز سال تحصیلی ۴۸–۱۳۴۷ وی را به کرمانشاه منتقل کرد.