جریستان

معنی کلمه جریستان در لغت نامه دهخدا

جریستان. [ ] ( اِخ ) نام بلده ای است. رجوع به تاریخ جهانگشا ج 2 ص 219 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جریستان

در نواحی مرزی قوچان، چون دهستان‌های اوغاز و پیچرانلو و قوشخانه و جریستان و نیز در سرحدات شمالی بجنورد نیز به همین نسبت مرگان وجود داشت که اگر از مرزهای کشور پاسداری می‌کرند.