جریس

معنی کلمه جریس در لغت نامه دهخدا

جریس. [ ج ُ رَ ] ( اِخ ) نام پدر عبدالرحمان وعوف و هر دو از اتباع تابعانند. ( از منتهی الارب ).

معنی کلمه جریس در فرهنگ فارسی

نام پدر عبدالرحمان و عوف و هر دو از اتباع تابعانند .

جملاتی از کاربرد کلمه جریس

با این حال از قرن سوم تا هفتم هجری، نامی از گراش در گزارش‌های تاریخی دیده نمی‌شود. در قرن هفتم و در خلال لشکرکشی ابوبکر بن سعد زنگی به سمت سواحل جنوبی ایران، قلعهٔ همایون‌دژ مدتی محاصره شده و پس از ناتوانی در فتح قلعه، صلح می‌کنند. این گزارش و نیز ذکر نام گراش تحت عنوان جریس در کتاب تاریخ وصاف، نشان از آبادانی و تسخیرناپذیری قلعهٔ آن در آن دوران است.