جالسین

معنی کلمه جالسین در لغت نامه دهخدا

جالسین. [ ل ِ ] ( ع ص ) ج جالس در حالت نصب و جر. رجوع به جالس شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جالسین

پرتره جسورانه او Cosimo I de Medici می‌باشد که نشاندهنده حاکمی سرسخت مسلح شده‌ای است که با چشمان خیره و محتاط به سمت دور دستان راست خود خیره شده‌است که این کاملاً در تضاد با بیشتر نقاشی‌های سلطنتی است که جالسین را فرمانروایی مهربان و مصلح نشان می‌دهد.