جاروکشی

معنی کلمه جاروکشی در لغت نامه دهخدا

جاروکشی. [ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) رجوع به جاروب کشی شود.

جملاتی از کاربرد کلمه جاروکشی

در تطهیر زیارتگاه برای انجام یک جشنواره مذهبی، ساختمان معبد و تمامی اجناس و متعلقات آن به خوبی تمیز و محوطه زیارتگاه نیز به دقت جاروکشی می‌شود. به عنوان سمبول‌های نظافت و تطهیر قطعات چوب خیزران، شاخه‌های کوچک ساکاکی یا طنابی از جنس کاه برنج به نام شیمه‌ناوا، که تزئینات کاغذی به نام شید (شینتو) به آنها چسبانده شده‌است، در مکان‌های مناسب زیارتگاه آویزان می‌کنند. راهب قبل از انجام جشنواره و اعیاد باید یک دوره کوتاه زهد و روزه داری را نیز به جای آورد.
«میرزا علی‌نقی حکیم‌الممالک پسر حاج اسمعیل مردی است طبیب و امینی حبیب، رفیقی شفیق و مهربان و نزدیک به دل و خوش زبان. چنان‌که در تملق و مداهنه مشهور است و اسمش در طومار خوش گویان مذکور. برای خدمتگزاری هر کسی از اعلی تا ادنا و برای هر خدمت از علیا تا سفلی حاضر است. از جاروکشی تا رتبه امارت و مقام صدارت هرچه به او رجوع شود حرفی ندارد و آن کار به وجهی می‌گذارد. دشمن‌ترین مردم به شخص وی خود اوست، چه از بی‌مبالاتی به قدری کارش تو در تو است که با مواجب گزاف و دخل کلی هرگز نشده‌است که چیزی داشته باشد. در تحصیل نقود در هر راه می‌دود و هر کاری می‌کند که با وجود این اغلب گرسنه و پریشان است و احتیاج او را به انجام کارهای ناشایسته وامی‌دارد. از بیچارگی برخلاف آداب و رسوم انسانیت راه می‌رود و هر بیوه زن متمولی را برای خوردن مال خواستگار است و هر یتیم و بیمار بامکتنی را پدر و پرستار.»
حشمت او را برای جاروکشی در میدان تره‌بارش استخدام می‌کند و محمد راهی تهران می‌شود تا پیش او کار کند.
آیین‌ها و مراسم‌های مختلفی در نطنز برگزار می‌شود که از قدمت بالایی برخوردار است که از جمله آن‌ها می‌توان به پنجشنبه بازار سنتی نطنز، شب برات، نخل گردانی، تعزیه خوانی، حلیم پزان، جل جلانی، بالا بردن چادر تکایا، جاروکشی اول محرم و… اشاره کرد.