ثایه

معنی کلمه ثایه در لغت نامه دهخدا

( ثایة ) ثایة. [ ی َ ] ( ع اِ ) شوغای گوسفند. آغل گوسپندان و شتران در صحرا یا نزدیک خانه. || سنگ توده ای است پست بقدر مرد نشسته که در صحرا سازند برای نشان. || ثاوة.

جملاتی از کاربرد کلمه ثایه

بنشی، دیمن، دیوجن، گوریو، هانتو، جن، میر، موروی، مایلینگ، اباکه، اونی، اونریو، شبح، روح خبیث، رایجو، شید، روح (Spirit)، ثایه، میمیک، دوقلوها، روح (Wraith)، یوکای و یوره‌ئی.