تیهان. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) گمراه گردیدن و رفتن به هر جای سرگردان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). حیران شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). تَیه. تِیه. ( ناظم الاطباء ). رجوع به همین کلمه شود. تیهان. [ ت َ ] ( ع ص ) گمراه و سرگردان. نعت است از تَیهَان وتَیه. ( منتهی الارب ). گمراه و سرگردان. ( آنندراج ). تیهان. ( ع اِ ) شرابی محلل که بدان مداوا کنند. ( از اقرب الموارد ). تیهان. [ ت َ / ت َی ْ ی ِ ] ( ع ص ) متکبر. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). لاف زننده و تکبرنماینده. ( ناظم الاطباء ). تیهان. [ ت َی ْ ی ِ ] ( اِخ ) نام پدر ابوالهیثم ملک صحابی انصاری است. ( منتهی الارب ).
جملاتی از کاربرد کلمه تیهان
ابن تیهان از اصحاب محمد و گروه انصار و نقیبان ۱۲ گانه، و از یاران علی و کشتگان جنگ صفین است. اطلاع از زندگانی او، کم و نام و نسبش، به اختلاف و عناوین گوناگونی در تاریخ است. به نقل اکثر مورخین، معروفترین نام او، «مالک» نام پدرش: «تیهان»، که با چند نسب به «قضاعه» میرسد. هرچند که نظر مخالفی هم در نسب او هست و میگوید او از قبیله «اوس» میباشد. (طبقات ابن سعد) ولی بعضی نام پدرش را «مالک» و «تیهان» را، لقب «ابوالهیثم» میدانند و او به «ابن تیهان» نیز مشهور است. همچنین بیشتر منابع، او را از «قبیله اوس»، از تیره بنی زعورا، از «عبدالاشهل» گفته و برخی دیگر: او را از قبیله «بلی بن مالک» و هم پیمان «بنی عبدالاشهل» میدانند. نام مادرش: لیلی (ام مالک)، از قبیله بلی… قضاعه که دختر «عتیک» بود. برادرش: عبید و به نقلی دیگر «عتیک»، که از انصار پیامبر و در جنگهای بدر و احد شرکت کرده و در جنگ احد، کشته شد.
پیامبر اسلام بود. او از قریش بود و برادر رضاعی محمد بود؛ یعنی هر دو از یک مادر شیر نوشیده بودند. بین عثمان بن مظعون و مالک بن تیهان، عقد اخوت توسط پیامبر جاری شد. او چهاردهمین مردی بود که به اسلام ایمان آورد و به مدینه هجرت کرد. عثمان بن مظعون انسانی عابد و زاهد بود و یکی از افرادی است که آیه ۹۳ سوره "مائده" در مورد وی نازل شدهاست. خواهر عثمان، زینب بنت مظعون، همسر عمر بن خطاب و مادر عبدالله بن عمر بود.