توغر

معنی کلمه توغر در لغت نامه دهخدا

توغر. [ ت َ وَغ ْ غ ُ ] ( ع مص ) سخت برافروختن به خشم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). از خشم برافروختن. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه توغر

دوکتور محمد صالح راسخ عضو هیئت رهبری انجمن نویسندگان جوان افغانستان، عضو شورای مرکزی انجمن نویسندگان افغانستان و معاون انجمن فرهنگی امیر علی شیر نوایی بود. مقالات و نوشته‌هایش در مجله‌های هنر، عرفان، ملیت‌های برادر، افغانستان - تودی، تعاون، در دری، توغری یول، معرفت، بلخ، اندیشه، یولدوز، یاغدو و جراید دیگر چاپ شده‌است که تعداد آن‌ها با مقالات چاپ نا شده به بیشتر از صد مقاله می‌رسد.