معنی کلمه تواد در لغت نامه دهخدا تواد. [ ت َ وادد ] ( ع مص ) یکدیگر را دوست داشتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).توأد. [ ت َ ءَ ] ( ع اِمص ) ( از «ؤد» ) آهستگی و درنگی. تؤدة [ ت ُ ءَ دَ / ت ُءْ دَ ] مثله. ( منتهی الارب ) ( ازناظم الاطباء ). رزانت و تأنی. ( از اقرب الموارد ).
جملاتی از کاربرد کلمه تواد اگنام توادی (به لاتین: Agnam Thiodaye) یک منطقهٔ مسکونی در سنگال است که در Matam, Senegal واقع شدهاست. ((و انما انتم اخوان على دين الله ، ما فرق بينكم الا خبث السرائر، و سوء الضمائرفلا توازرون ، و لا تنا صحون و لا تباذلون و لا توادون )) (119)