تنفل

معنی کلمه تنفل در لغت نامه دهخدا

تنفل. [ ت َ ن َف ْ ف ُ ] ( ع مص ) گرفتن افزون تر از آنچه که یاران کسی از غنیمت گیرند: تنفل علی اصحابه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || نفل گزاردن. ( از منتهی الارب ). نافله گزاردن. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه تنفل

ان اوقاتك اجزاء عمرك فلا تنفل لك وقتا الا فيما ينجيك ؛ (17)