تلبه

معنی کلمه تلبه در لغت نامه دهخدا

تلبه. [ ت َ ب ِ ] ( اِ ) جامه دان. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تلبه در فرهنگ فارسی

جامه دان

جملاتی از کاربرد کلمه تلبه

شعبه خاورى و شعبه باخترى دجله در تلبه يكديگر ملحق مى گردند، هر چند كه تا اينجا هنوز شه رود هراق به شمار نمى رود ولكن همين كه مصب چشمه ها و نهرهاى كوچك كوهستان هاى موصل قرار مى گيرد با سرعت هر چه تمام تر عريض تر و گودتر مى گردد. ازموصل به آن طرف تاكنون بقاى نينوا در امتداد دجله پابرجاست . نينوا يكى از شهرهاى آشور بوده كه فرمانروايش تا مدتى برمملكت بابل كه از لحاظ تنظيمات عالى ممدوش ‍ آشور بود و سرچشمه مدنيش را نهر فرات تشكيل مى داد، نظارت داشتند.