تضمنی

معنی کلمه تضمنی در لغت نامه دهخدا

تضمنی. [ ت َض َم ْ م ُ ] ( ص نسبی ) مقدر و محذوف. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تضمنی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب و مربوط به تضمن . یا دلالت تضمنی . دلالت لفظ است بر جزئی از معنی موضوع له خود مانند دلالت (( اسنان ) ) بر(( حیوان ناطق ) ) .

جملاتی از کاربرد کلمه تضمنی

نوشته نهایی از طرف ویراستار علمی: درود به تمامی کاربران گرامی توجه کنید مغالطه اشتراک لفظ با مغالطه توسل به معنای ظاهری شباهت ظاهری دارد اما در حقیقت فرق و افتراق و تباین این دو در مطابقی و التزامی و تضمنی بودن است. در مغالطه توسط به معنای ظاهری واژه مورد نظر یک معنای بنیادین و اصلی و مهم دارد و معنای های دیگر ان به التزامی و تضمنی ختم میشود اما در مغالطه ابهام لغوی(اشتراک لفظ) واژه تماما به چند معنا اصلی و بنیادین ختم میشود.
او معتقد است قاعده لطف نیز لزوم انتخاب یک حکومت مسئول از سوی خداوند برای مردم را افاده نمی‌کند؛ «این که پیامبران علاوه بر مقام تعلیم، وظیفهٔ اجرای عدالت و کشورداری را نیز لزوماً عهده‌دار باشند و این وظیفه جزئی از مقام نبوت عامه محسوب گردد، نه از محتوای قاعدهٔ لطف استفاده می‌شود و نه از مدلول مطابق، تضمنی یا التزامی دلایل دیگر نبوت». به این ترتیب از نظر او عهده‌داری امور سیاسی و کشورداری توسط محمد و علی (و پیامبران و اولیاء دیگر الهی) نه به اعتبار شأن نبوت و امامت، بلکه ناشی از بیعت و انتخاب آنان از سوی مردم بوده‌است.