ترقی کردن

معنی کلمه ترقی کردن در لغت نامه دهخدا

ترقی کردن. [ ت َ رَق ْ قی ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بدرجات عالی رسیدن و سرافراز گردیدن. بلند و بزرگ شدن :
فلک سرسبزت ار سازد، مرید بید مجنون شو
که هرچند او ترقی می کند سر بر زمین دارد.محمودبیک فدائی ( از آنندراج ).

معنی کلمه ترقی کردن در فرهنگ فارسی

بدرجات عالی رسیدن و سرافراز گردیدن . بلند و بزرگ شدن .

معنی کلمه ترقی کردن در ویکی واژه

ترقی (عربی) + کردن (فارسی)
پیشرفت کردن
افزایش یافتن، افزایش پیدا کردن، بالا رفتن

جملاتی از کاربرد کلمه ترقی کردن

بارتولد بر این عقیده است که نام آریایی آمو، وَخش و نام رودی که از کنار آن می‌گذرد، نیز وَخش، وَخشو (Vaxshu) و وخشاب بوده‌است. نام وخشو (به معنای فزاینده و بالنده) از فعل وَخش است و این فعل در اوستا به معنای افزودن، بالیدن و ترقی کردن بسیار به کار رفته‌است. صورت سانسکریت آن اوخشینت است و کلمهٔ اُکسوس (Oxus) که جغرافی‌نویسان قدیم یونان و روم در مورد این رود به کار برده‌اند، مأخوذ از همین واژهٔ ایرانی است.