تالاش

معنی کلمه تالاش در لغت نامه دهخدا

تالاش. ( اِ ) بمعنی جنگ و جدال و غوغا است و از لغات تاتاری است و در اشعار فارسی وارد شده و بصورت تلاش نویسند. ( لسان العجم شعوری ج 1 ص 279 ). || سعی و جستجو، ظاهراً غلط است چرا که در کلام اساتذه و کتب لغت نیامده مگر این که بگوئیم این لفظ ترکی است و در ترکی حرکات را بحروف علت می نویسند پس الف اول بفتح تای فوقانی است ، نوشتن این الف درست باشد و خواندنش نادرست. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). مشغله و تلاش وتفحص. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تلاش شود. || آواز. بانگ. فریاد. غوغا و تالاج. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه تالاش

ولودیمیر تالاش (اوکراینی: Володимир Дмитрович Талашко؛ زادهٔ ۶ مارس ۱۹۴۶) بازیگر اهل اوکراین است.
رادنوتی به همراه بیست و دو نفر که قادر به پیاده‌روی نبودند را توسط کالسکه به بیمارستانی در دیور منتقل کردند. دیور توسط متفقین بمباران فرشی شده‌بود و نه بیمارستان شهر و نه بیمارستان اورژانس آنها را نپذیرفتند. بدین ترتیب در نوامبر گروهبانی به نام آندراش تالاش و دو سرباز نازی مجار آن گروه را با کالسکه به آبدا برده، با تیر خلاص کشته و جسدهایشان را به گور جمعی انداختند.
زیارت تالاش (به انگلیسی: Ziarat Talash) یک منطقهٔ مسکونی در پاکستان است که در خیبر پختونخوا واقع شده‌است.