معنی کلمه تاشکندی در لغت نامه دهخدا
تاشکندی. [ ک َ ] ( اِخ ) طاشکندی. حافظ محمد تاشکندی سبط علی قوشجی. او راست : تاریخ طاشکندی در باب خواقین الازبکیه و تاریخ آل چنگیز. ( کشف الظنون چ 2 استانبول ج 1 ستون 282 و 297 ).
تاشکندی. [ ک َ ] ( اِخ ) طاشکندی. محمد. او راست : شرح باب الصرف از کتاب میزان الادب ، تألیف عصام الدین اسفراینی. رجوع به طاشکندی و معجم المطبوعات ج 2 ص 1222 شود.