بی قواره

معنی کلمه بی قواره در لغت نامه دهخدا

بی قواره. [ ق َ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + قواره ) بی اندام. بداندام. ( یادداشت مؤلف ). || ناقواره. پارچه و قماش که از قدر حاجت بیشتر یا کمتر است. پارچه که یا ناقص و یا زائد از جامه مقصود باشد. ( یادداشت مؤلف ).
- بی قواره بریدن ؛نه باندازه برش دادن.

معنی کلمه بی قواره در فرهنگ فارسی

بی اندام . به اندام . یا ناقواره . پارچه و قماش که از قدر حاجت بیشتر یا کمتر است . پارچه که یا ناقص و یا زائد از جام. مقصود باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه بی قواره

پ‌پ-۲۰۰۰ (به روسی: ПП-۲۰۰۰) نوعی مسلسل دستی یا تپانچه اتوماتیک است که توسط دفتر طراحی کارخانه ابزارسازی تولا تولید می‌شود و قرار است جایگزین سلاح کلاشنیکف در کادر کمکی نیروهای روسیه گردد. تولیدکنندگان ادعا می‌کنند که پ پ-۲۰۰۰ سلاحی سبک، به اصطلاح جمع و جور، مطمئن و از نظر استفاده ساده‌است در حالیکه تفنگ کلاشنیکف بسیار سنگین و برای انجام اینگونه وظایف (جهت استفاده کادر کمکی) بی قواره به نظر می‌رسد. تپانچه معمولی نیز از نظر دفاع کم تأثیر و برد تیراندازی آن کوتاه است.