بودباش

معنی کلمه بودباش در لغت نامه دهخدا

بودباش. ( اِ مرکب ) محل سکونت. منزل. ( فرهنگ فارسی معین ). منزل و مسکن. ( ناظم الاطباء ). || سکونت. ( آنندراج ). || خدمت. || خوراک. ( فرهنگ فارسی معین ) ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه بودباش در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - منزل . ۲ - خدمت . ۳ - خوراک

جملاتی از کاربرد کلمه بودباش

نخستین شاهنشاهان ساسانی شماری شهر در ناحیه‌های گوناگون ایران بنیاد یا بازسازی کردند. از کتیبه‌های نخستین ساسانی پیداست که «دگرگون کردنِ نام»، بازسازی یا نوسازی شهرهای تازه در آن منطقه‌هایی انجام می‌شد که به‌دست نیروهای ساسانی گشوده شده بودند و بخشی از مایملک شاهنشاهی (دستکرت) محسوب می‌شدند. این «شهرهای شاهی» دورهٔ ساسانی، مراکز پادگان‌های نظامی در سرزمین‌های نوگشوده بودند و بعدترها مرکز حوزه‌های اداری نوبنیاد و بودباش کارگزاران دولتی شدند. بدین صورت افزایش شمار «شهرهای شاهی» برابر با رشد دستکرت شاهنشاهی بود؛ بنابراین به جای شهرهای خودگردان دورهٔ پارتی که بیشتر در نواحی غربی کشور بودند و مستقلاً از دولت مرکزی، مناطق کمابیش گسترده‌ای را زیر فرمان خود می‌داشتند، در اوایل دوران ساسانی، برآمدن «شهرهای شاهی» را دربرداشت که مراکز پادگانی دولت مرکزی محسوب می‌شدند. هر یک از این منطقه‌ها برای مرکزیت یک ناحیهٔ روستایی و زیر حاکمیت یک «شهرب» ساخته می‌شد و مالیات این منطقه‌ها مستقیم به شاهنشاهی فرستاده می‌شد.
مسکن‌گزینی در افغانستان زیاده متعلق به اقوام است که در آن محل اجداد آن‌ها زندگی نموده‌است. در ترکیب نفوس افغانستان ۴۲٪ پشتون که زیاده در ولایت‌های وردک پکتیا، جلال‌آباد، لغمان، کنر، قندهار و هلمند بودباش دارند. ۲۷٪ تاجیک در شمال‌شرق، سطوح مرکزی، هرات و فراه زندگی می‌نمایند. هزاره ۹٪ در سطوح مرکزی تا حدود کم در مزارشریف، کابل، غزنی و پکتیا بودباش دارند. ازبک ۹٪، ترکمن ۳٪، در شمال افغانستان پراکنده‌اند. ایماق ۴٪ در هرات و غور، بلوچ ۲٪ در زابل، ولایت نیمروز و ۴ درصد سایر ملیت‌ها (قزلباش در جنوب غرب، پشه‌ای در نورستان، هندو در کابل، جلال‌آباد و پکتیا؛ عرب در شمال، یهود در کابل) زندگی می‌نمایند. افغانستان دارای ۳۹۲ ولسوالی بیشتر از ۴۰٬۰۰۰ روستا می‌باشد.