بلبیسی

معنی کلمه بلبیسی در لغت نامه دهخدا

بلبیسی. [ ب ِ ] ( اِخ ) اسماعیل بن ابراهیم بن محمد کنانی بلبیسی ، ملقب به مجدالدین ، از قاضیان فاضل مصر. تولد او بسال 728 هَ. ق. در بلبیس مصر بوده است ، و بسال 802 هَ. ق. درگذشته است. او را کتابی است در فرائض. ( ازالاعلام زرکلی ج 1 ص 302 از الضوءاللامع و خطط مبارک ).

معنی کلمه بلبیسی در فرهنگ فارسی

اسماعیل ابن ابراهیم بن محمد کنانی بلبیسی ملقب به مجدالدین از قاضیان فاضل مصر ٠ تولد او بسال ۷۲۸ ق ٠ در بلبیس مصر بوده است ٠ و بسال ۸٠۲ ق ٠ درگذشته است ٠ او را کتابی است در فرائض ٠

جملاتی از کاربرد کلمه بلبیسی

کارشناسان می‌گویند غرق شدن چنین قایق بزرگی باید ردی از خود باقی گذاشته باشد.عثمان بلبیسی، مدیر سازمان بین‌المللی مهاجرت در لیبی، می‌گوید: «این بسیار عجیب است». فاستو ملوسو، مدافع پناهندگان و مهاجرین و همکار شرکت ایتالیایی «آرکی» در سیسیلی، می‌گوید: «این قابل تصور نیست که در سال ۲۰۱۴ یک قایق با تعداد زیادی سرنشین ناپدید شود و هیچ‌کس هم در مورد آن نمی‌داند». الگنش فیسه، فعال سیاسی که از اریتره فرار کرد و در کشورش متخصص امور پناهندگان است. گفت «این اولین بار است که چنین گروه بزرگی بدون پیدا کردن اثری از آنها ناپدید شدند، یک چنین واقعه ای غیرممکن است». در خصوص مهاجرت در ۱۲ اکتبر سال ۲۰۰۳ غرق شدن کشتی مهاجران لامپدوسا (۲۰۱۳) بود که بیش از ۳۶۰ مرگ و میر گزارش شد و تنها ۱۵۵ تن بازماندگان آن کشتی بودند. اجساد مفقود شده که پیدا شدند در سراسر اقیانوس گسترش یافته بود.