بلاجهت

معنی کلمه بلاجهت در لغت نامه دهخدا

بلاجهت. [ ب ِ ج ِ هََ ] ( از ع ، ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + جهت ) بدون جهت. بی جهت. بی سبب. ( فرهنگ فارسی معین ). بی علت. بی دلیل.
- عزیز بلاجهت ؛ لوس.

معنی کلمه بلاجهت در فرهنگ فارسی

بی جهت بی سبب .
بدون جهت ٠ بی جهت ٠ بی سبب ٠ بی علت ٠ بی دلیل ٠

جملاتی از کاربرد کلمه بلاجهت

محمود صادقی ۱۲ آبان ۱۳۹۶ با اشاره به استعفای وزیر دفاع بریتانیا پس از اتهام آزار جنسی و اشاره غیرمستقیم به طوسی نامه‌های رئیس کمیسیون قضایی و اصل ۹۰ مجلس به قوه قضائیه دربارهٔ پرونده طوسی که پس از پیگیری‌های وی به آن قوه فرستاده شده بودند را در توئیتر خود منتشر کرد و نوشت «اینجا پرونده مربی صوت و لحن را پس از صدور حکم بدوی از دادگاه تجدیدنظر می‌گیرند». در یکی از نامه‌ها الهیار ملکشاهی، رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به رئیس کل دادگستری تهران از بلاتکلیفی بلند مدت و «حسب اظهار دادرسی بلاجهت متوقف شده» گفته‌است و دیگری داوود محمدی، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ خطاب به صادق لاریجانی از این گفته که پس از محکومیت طوسی در شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کارکنان دولت به ۴ سال حبس، «پرونده برای بررسی مجدد به شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر تهران ارجاع و نامه مورخ ۱۶ شهریور ۱۳۹۵ ریاست شعبه مزبور دلالت دارد که پرونده کلاسه ۹۴۰۶۲۰ توسط ریاست محترم دادگستری استان تهران از شعبه گرفته شده و تاکنون عودت داده نشده‌است.» و «با توجه به اینکه پرونده مذکور بر اثر جنجال رسانه‌ای در معرض افکار عمومی بوده و سرعت در رسیدگی و در حدود مقررات و قوانین و نهایتاً اجرای عدالت بازتاب و آثار مثبتی در جامعه خواهد داشت، دستور فرمایید به نحو مقتضی نسبت به تعیین تکلیف هرچه سریع‌تر این پرونده اقدامات شایسته و قانونی معمول گردد.»