بزرگ پهلو

معنی کلمه بزرگ پهلو در لغت نامه دهخدا

بزرگ پهلو. [ ب ُ زُ پ َ ] ( ص مرکب ) آنکه پهلوی بزرگ دارد. حجل. جرافش. جرنفش. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه بزرگ پهلو در فرهنگ فارسی

حجل جرافش .

جملاتی از کاربرد کلمه بزرگ پهلو

فرمود: وى را بياوريد، پس هنگامى كه حضرتش را آوردند،رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نزديك من بيا، و چون نزديك پيامبر شدبا آب دهن چشمانش را مسح و مالش نمود، در اين موقع على عليه السلام با ديدگان سالماز جا برخاست آن چنان كه گويا سابقه چشم درد نداشت . پس ‍ پيامبر اكرم صلى اللهعليه و آله و سلم پرچم را به او داد، او هم مرحب بزرگ پهلوان جنگنجو و شجاع يهود - راكشت و خيبر را فتح نمود.