بریعه

معنی کلمه بریعه در لغت نامه دهخدا

( بریعة ) بریعة. [ ب َ ع َ ] ( ع ص ) زن درگذشته به جمال و عقل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). زن کامل در فضل و جمال و عقل. ( ناظم الاطباء ).

جملاتی از کاربرد کلمه بریعه

کلیفات برای اولین بار در زوهر ذکر شده‌است، جایی که آنها را به عنوان آفریده شده توسط خدا توصیف کرده‌اند تا به عنوان یک ظرف عمل کند. این متن متعاقباً تفسیری باطنی از متن کتاب پیدایش ۱:۱۴ را بازگو می‌کند، که توصیف می‌کند خداوند ماه و خورشید را خلق کرده تا به‌عنوان «مصابیح» در آسمان ایجاد کرد. این آیه از یک املای معیوب کلمه عبری برای «مصابیح» استفاده می‌کند، که در نتیجه یک شکل نوشتاری مشابه با کلمه عبری «نفرین» است. در متن زوهر، به تفسیر آیه به عنوان «لعنت» خواندن ماه و خورشید اهمیت عرفانی داده شده‌است، که با توصیف ماه در حال فرود آمدن به قلمرو بریعه، جایی که شروع به کوچک شمردن خود و کم رنگ شدن خود کرد، تجسم یافته‌است. تاریکی ایجاد شده زاینده کلیفات می‌شود. با انعکاس این، آنها از این پس به‌طور کلی مترادف با خود "تاریکی " هستند.