معنی کلمه برعم در لغت نامه دهخدا برعم. [ ب ُ ع ُ ] ( ع اِ ) بُرعمة. بُرعومه. بُرعوم. غلاف میوه درخت. ( منتهی الارب ). پوست گل. ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ). غلاف گل. ( مهذب الاسماء ). || شکوفه یا غنچه ناشکفته. ج ، براعیم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شکوفه درخت پیش از آنکه بازشکفد. ( مهذب الاسماء ). و رجوع به مترادفات کلمه شود.
جملاتی از کاربرد کلمه برعم کفر برعم (به عربی: کفر برعم) روستایی فلسطینی، واقع در ۱۱٬۵ کیلومتری شمال غرب صفد بود.