بربون

معنی کلمه بربون در لغت نامه دهخدا

بربون. [ ب َ ] ( اِ ) دیباء تنک و برنون و بزیون و پرنو نیز گویندش. ( شرفنامه منیری ).

جملاتی از کاربرد کلمه بربون

در سال ۱۵۹۰ اسپانیایی پس از یک محاصره طولانی مدت چهار ساله موفق به تصرف شهر شدند. در جریان جنگ هشتاد ساله وزل بارها بین اسپانیا و هلند دست به دست شد. در سال ۱۶۷۲ نیروهای فرانسوی به رهبری لویی دو بربون، دوک کوند شهر را تصرف کردند. وزل برای حاکمان برادنبورگ امپراتوری مقدس روم به ارث رسید اما آن‌ها تا زمان امضای قرارداد نیخمگن ۱۶۷۸ نتوانستند بر شهر مسلط شوند. با این حال که استحکامات شهر به شدت تقویت شده بود اما پروسی‌ها در جریان جنگ هفت سال شهر را تخلیه کردند تا دوباره فرانسوی‌ها آن را اشغال کنند. فدریخ ویلهلم فون دوسو در قرن هجدهم حاکم پروسی شهر بود. وسل بر طبق قرارداد شونبرون به فرانسوی‌ها تحویل داده شد. فرانسوی‌ها با ساختن دو دژ دوباره بر استحکامات شهر افزودند. با وجود محاصره شدید توسط دشمنان ناپلئون بناپارت شهر تا پایان نبرد واترلو در کنترل فرانسوی‌ها باقی ماند. پس از جنگ‌های ناپلئونی این شهر به عنوان بخشی از ایالت راین دوباره نصیب پروس شد.