برسوده. [ب َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) سوده. فرسوده : نپوشد جز بدو عالم ز خز و توز پیراهن نگردد جز که از خورشید برسوده گریبانش.ناصرخسرو.
معنی کلمه بر سوده در فرهنگ فارسی
سوده فرسوده .
جملاتی از کاربرد کلمه بر سوده
یکی از ثروتهای طبیعی منطقه جنگلها و مراتع میباشد که با معیشت عدهای از مردم پیوند خوردهاست. درختان تناور از جمله بنه (پسته کوهی) و گیاهان داروئی و خوراکی و درختان مثمر علاوه بر سودهی از نظر بومشناسی نقش حساسی را در منطقه ایفا کردهاست.