بدبن. [ ب َ ب ُ] ( ص مرکب ) بدبنیاد. ( از ولف ). بدنژاد : تو از بدبنان بودی و بدنشان نه از تخم ساسان رسیدی بنان.فردوسی.
جملاتی از کاربرد کلمه بدبن
معنی لغوی واژه سلوک، «سِیر» است. فردی که در مسیر شناخت حقیقی یا خودشناسی سیر میکند را «سالِک» مینامند. سیر و سلوک عرفانی مشتمل بر دو مرحله اصلی است که شامل «سیر الی الله» و «سیر فی اللهّ» میباشد. بنا به گفته عرفا، سیر الی الله دارای نهایت است، ولیکن سیر فی الله نهایتی ندارد. سیر الی اللهّ بدبن بدین معنی است که سالک چنان سیر میکند که از هستیِ نفسانیِ خود، نیست میشود و به هستی خدا، هست میگردد. به کلام دیگر، به خدا زنده، دانا، بینا، شنوا و گویا میگردد. سالک در مراحل ابتدایی سلوک، میپندارد که نفس موجودی واقعی است، ولیکن در مراحل بعدی، آن پندار از بین میرود و به یقین درک میکند که «هستی» تنها از آن خداست و بس. سالک در مسیر سلوک بدانجا میرسد که اشیاء و حکمت آنها را، آنگونه که حقیقتاً هستند به تفصیل و به تحقیق میبیند و میداند به نحوی که هیچ چیزی در عوالم مُلک، ملکوت و جبروت بر وی پوشیده نمیماند. دسته ای از عرفای ایران، بر این باورند که ممکن است سالک بتواند همه مواردی که گفته شد را بداند و نادانسته ای برای وی باقی نماند، ولی گروه دیگری از عرفا، بر این قائل هستند که چون عمر انسان کوتاه است و حکمت و علم خدا بسیار، فلذا سیر فی الله نهایتی ندارد.