بایندریه

معنی کلمه بایندریه در لغت نامه دهخدا

بایندریه. [ی َ دُ ری ی َ / ی ِ ] ( اِخ ) نام طایفه ای از ترکمانان که گروهی از آنان ساکن دیاربکر بودند. ( از حبیب السیر ج 4 ص 604 ). و رجوع به بایندر شود. || نام دیگر دولت آق قویونلوها. رجوع به آق قویونلو شود.

جملاتی از کاربرد کلمه بایندریه

بایندریان از طوایف ترکمان هستند که در تشکیل و تحکیم طوایف آق قوینلوها و ایجاد سلسله‌ای تاریخی به همین نام در قرون نهم تا دهم شرکت فعال داشتند. جمعی از سران اتحاد طوایف آق قوینلو و سلاطین این سلسله، از طایفه بایندریان بودند که به همراه سلجوقیان به آسیای صغیر راه‌افتادند. میزان مشارکت این طایفه در ایجاد اتحاد و تشکیل آق قوینلوها به قدری است که برخی از مورخان نام سلسله آق قوینلو را بایندرخان اوغلان لری یا آل بایندریه گزارش کرده‌اند. به عقیده بارتلد، بایندریان همان طایفه ترک زبان بوده اند که با نام برندیان نقش مهمی در حیات اقوام قرن پنجم و ششم ه.ق در روسیه داشته‌اند. سلاطین آق قوینلو انتساب به این طایفه را مدعی بودند و از طغرای منتسب به این طایفه در سکه‌ها و آثار خویش استفاده کرده‌اند.