باغشی. [ غ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به باغش از قرای گرگان. ( از الانساب سمعانی ). باغشی. [ غ َ ] ( اِخ ) ابوالعباس احمدبن موسی بن عمران المستملی باغشی جرجانی. از روات است که از ابی نعیم استرآبادی روایت کرده است. ( از الانساب سمعانی ج 1 ورق 60 ) ( معجم البلدان ). این نسبت را تاج العروس بدینصورت ضبط کرده است : ابوالعباس احمدبن موسی بن باغیش الجرجانی.
جملاتی از کاربرد کلمه باغشی
بسیاری از مقامهای محلی این ناحیه حالت آوازی-ضربی دارد؛ چنانکه شاید نتوان در اجرای آنها به سهولت سازهای ضربی به کار برد؛ از این رو به ندرت در کنار چوگور یا کمانچه محلی، سازهایی همچون دایره مینوازند. همچنین گروه نوازی نیز در میان نوازندگان محلی همدان چندان رایج نیست. این ویژگی در میان عاشیقهای آذربایجان غربی، اوزانهای ترکیه و شاهسونهای قم، همچنین بخشیهای شمال خراسان و باغشیهای ترکمن مشترک است؛ البته دونوازی به شکل چوگور و بالابان یاکمانچه و چوگور کمابیش متداول بودهاست؛ اما گروه نوازی چند چوگور با هم یا با سازهای دیگر اصلاً مرسوم نیست. در توضیح تمایل نوازندهها به تکنوازی یا عدم کاربرد سازهای ضربی، میتوان گفت که اکثر نغمات محلی، ریتم منظم ندارند و در نواختن یک مقام، گاه از میزانهای مختلف استفاده میشود و تعدادی از مقامها نیز اساساً ضربی نیست. از سوی دیگر، متداولترین کاربرد این موسیقی، در نقل داستان بودهاست که عاشیقها به مناسبت حال و هوای مجلس و اقتضای داستان پردازی خود، از نغمهها و مقامها و ریتمهای مختلف استفاده میکند؛ در حالی که کاربرد همنوازی، اغلب در اجرای تصنیف است و در موسیقی ترکی منطقة همدان، تعداد تصانیف، اندک است.
عاشورگِلدی برزین، سال ۱۳۲۱ در روستای گرکز از توابع شهرستان کلاله در استان گلستان متولد شد. او نخستین فرزند خانواده بود و شش برادر و یک خواهر داشت. عاشورگلدی از سن ۹ سالگی آوازخوانی را آغاز کرد. او در سن ۱۲ سالگی، با حمایت مادر و پدرش و فروش گاوی که در خانه داشتند، سازِ دوتاری خرید و نزد «دینو گرکزی» فراگیری این ساز را آغاز کرد. پس از آن به مدت ۷ سال از آموزشهای «نظرلی محجوبی»، از باغشیهای سرشناس ترکمن بهره برد. «مختومقلی قارلیف»، «صاخی جبار» و «نوربردی قولوف» از دیگر استادانِ آواز او بودند.