باطون

معنی کلمه باطون در لغت نامه دهخدا

باطون. ( فرانسوی ، اِ )باتون. چوب قانون. باتوم ( در تداول عامه ). چوبدستی صاحب منصبان نظامی و پاسبانان. در اصطلاح امروز چوبدستی پاسبانان و مأموران انتظامی شهربانی و آن معمولا حدود نیم گز طول دارد و غالباً از لاستیک درست شود.
باطون. ( اِخ ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون که در 18 هزارگزی باختر فهلیان در دامنه شمالی بست ماهور و جنوب رودخانه ٔفهلیان واقع است. ناحیه ای است گرمسیر با 286 سکنه وآب آن از رودخانه فهلیان و کنی تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و برنج و تنباکو و شغل مردمش زراعت وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
باطون. ( اِخ ) قصبه ناحیه لازستان در ولایت طرابزون ( نزدیک دریای سیاه )، از نظر موقعیت جغرافیایی و استحکام طبیعی بسیار ممتازست ، در حدود 2000 سکنه از مسلمانان و نصاری و چرکس دارد و دارای مدارس و مساجد جامع و کلیساهای متعدد است. قضای باطون مرکب از 35 قریه است و جمعیت حوزه آن در حدود 16 هزار تن میشود، صنایع عمده مردم آن پارچه بافی و ساختن ادوات فلزی است. دولت روسیه در طی جنگهایی خواست بر آنجا دست یابد ولی امکان آنرا نیافت و ضمن قرارداد صلح 1295 هَ. ق. مجدداً به ترکیه بازگشت. ( از ذیل معجم البلدان ص 120 ).

جملاتی از کاربرد کلمه باطون

زینبیه (با نام قدیمی ارزنان)، محله ای حاشیه نشین از توابع بخش قهاب اصفهان است؛ که از شمال به روستای حبیب آباد از شرق به محله هفتون و از جنوب به طوقچی (قدس) و از غرب به محله باطون (بعثت) منتهی می‌شود. امروزه زینبیه یکی از مناطق شهری اصفهان محسوب می‌شود. همچنین زینبیه دارای مردمی با گویش‌های مختلف (لُر، ترک، عرب، کرد، بلوچ، عراقی) است که اکثراً از مناطق کشور عراق و فریدن و خوزستان به این منطقه مهاجرت کرده‌اند. محله زینبیه به علت بافت قدیمی دارای کوچه‌های پیچ‌خورده و باریک است. اما با این همه وجود به محله ای ختم میشود به نام لاله که بزرگترین میدان ترانزیت شهر میباشد فروشگاه بزرگ رفاه در ان میباشد نزارید بگویم که تالار هنر در آن است و مردمانی بسیار با شخصیت و مهربان مهمان نواز و چشم پاک در این محله بسیار هستند.حامد حق شناس نیز از قهرمانان پاراتکواندو در این محله ‌است.