باطنیون

معنی کلمه باطنیون در لغت نامه دهخدا

باطنیون. [ طِ نی یو ] ( اِخ ) نام سلسله حکامی که در سوریه بدین عنوان حکومت کرده اند. در سال 520 هَ. ق. بهرام داعی ، بانیاس را اشغال کرد و در سال 522 هَ. ق. وفات یافت ، خلیفه او اسماعیل ، شهر را در 15 رمضان سال 523 هَ. ق. به سربازان صلیبی تسلیم کرد. راشدالدین ابوالحسن سنان بن سلیمان بن محمد در 557 هَ. ق. و 560 هَ. ق. حکومت را به دست آورد و پس از او کمال الدین حسن بن مسعود و مجدالدین و سراج الدین مظفربن حسین و تاج الدین ابوالفتوح بن محمد و رضاءالدین ابوالمعالی و نجم الدین اسماعیل و شمس الدین بن اسماعیل و صارم الدین مبارک بن الرضا تا سال 668 هَ. ق. بتدریج حکومت راندند و سرانجام در سال 671 هَ. ق. در زمان بیبرس تسلیم شدند. ( از معجم الانساب زامباور ص 161 و 162 ).

جملاتی از کاربرد کلمه باطنیون

میگل آسین پالاسیوس (به انگلیسی: Miguel Asin Palacios) (۱۸۷۱–۱۹۴۴) خاورشناس اسپانیایی بود. او دارای آثاری در الهیات، فلسفه و باطنیون اسلامی است.