بازگردش

معنی کلمه بازگردش در لغت نامه دهخدا

بازگردش. [ گ َ دِ] ( اِمص مرکب ) بازگرداندن. || عکس : فصل فی العکس ، پارسی بازگردش بود. ( رادویانی ).

جملاتی از کاربرد کلمه بازگردش

نقص بیوتینیداز (به انگلیسی: Biotinidase deficiency) نوعی اختلال متابولیک است که طی آن بیوتین نمی‌تواند از پروتئین‌های موجود در رژیم غذایی یا طی بازگردش پروتئین‌های بدن آزاد شود.
زمانیکه رطوبت کافی درهوا است ودرجه حرارات فضای خارجی بین ۰ °C و C 5° (۳۲ °F - 41 °F) ممکن است بخش فضای باز در برخی از واحدها امکان دارد ' سرمازده' شوند. این هوای محصورشده در سراسر سیم پیچ فضای بازگردش می‌کند. این دستگاه یک چرخه یخ زدایی که در آن سیستم به‌طور موقت حالت «خنک کننده» را به حرکت گرما از خانه به سیم پیچ فضای بازِمنجر به ذوب شدن یخ عوض می‌کند، بکار می‌گیرد.
به دلیل سختی‌ها و پیچیدگی‌هایی که در نگهداری سیستم‌های اسمزمعکوس وجود دارد و همچنین وابستگی زیاد این دستگاه‌ها به شرایط آب ورودی، برای تولید آب تزریقاتی بیشتر از روش تقطیر استفاده می‌شود. سیستم‌های موجود که در دماهای بالا کار می‌کنند، و در دمای ۸۰ درجه سلسیوس ثابت می‌مانند اما به‌طور مداوم آب را بازگردش نمی‌کنند اگر روزانه آب تولیدی اضافی خود را دور بریزند، قابل قبول هستند.