بازون

معنی کلمه بازون در لغت نامه دهخدا

بازون. ( اِخ ) نام ولیعهد و قائم مقام فلیودیوس یکی از امپراتوران روم در زمان حضرت عیسی است که سیزده سال پادشاهی کرد. او اسقیناس را به فتح اورشلیم مأمور گردانید و اسقیناس بدان جانب شتافت و به محاصره نصاری کوشید و چون نزدیک بدان رسید که شهرمسخر گردد، شنید که بازون جنون پیدا کرده و زوجه خود را بقتل رسانیده و خود را نیز پس از چند روز هلاک ساخته است ، بنابر این پسرش را به محاصره اورشلیم بازداشت و خود به رومیه بازگشت و بر تخت سلطنت متمکن شد. در تحفةالملکیه مسطور است که آیت : «اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث ( قرآن 14/36 )»، در شأن رسولانی است که به اشارات حضرت عیسی نزد بازون رفته بودند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216 شود.
بازون. ( اِخ ) معروف به بازون الصغیر، نام یکی از امپراتوران روم که بعد از ذومنطانس مالک تاج و تخت شد. سیرتی پسندیده داشت و هر کس را ذومنطاس اخراج کرده بود باز به رومیه طلبید. ایام سلطنتش بیک سال و چهار ماه کشید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 216 شود.

جملاتی از کاربرد کلمه بازون

اخیراً، برخی از محققین علاقه‌مند هستند استفاده از دارو را در قالب شبکه‌ها نشان دهند. راس‌ها در این شبکه‌ها داروها را نشان می دهند و یال‌ها نشان دهنده نوعی رابطه بین این داروها هستند. کاوالو و همکارانش (2013) توپولوژی یک شبکه هم‌تجویزی را برای نشان دادن اینکه کدام دسته از داروها بیشتر با هم تجویز می شوند، توصیف کردند. بازونی و همکارانش (2015) به این نتیجه رسیدند که شبکه‌ی داروهای تجویز شده‌ی هم‌زمان متراکم، بسیار خوشه‌ای، پودمان‌پذیر و هم‌سنخ‌جو هستند. عسکر و همکارانش (2021) شبکه ای از تداخلات شدید دارو-دارو (DDIs) ایجاد کردند که نشان می داد این شبکه از خوشه های زیادی تشکیل شده است.