باردسن

معنی کلمه باردسن در لغت نامه دهخدا

باردسن. [ دِ س َ ] ( اِخ ) باردزان. همان ابن دیصان باشد. رجوع به ابن دیصان و باردزان شود.

جملاتی از کاربرد کلمه باردسن

این مکان همچنین تعداد زیادی شورشی و خلافکار را در خود جای داده‌است. یکی از افراد سرشناسی که در این قلعه زندانی شده بود، نویسنده جیست باردسن (۱۷۹۱–۱۸۴۹) بود.
اسپن باردسن (انگلیسی: Espen Baardsen؛ زادهٔ ۷ دسامبر ۱۹۷۷) بازیکن سابق فوتبال اهل نروژ است.
باردسن (به عربی: ابن دیصان) در ۱۵۴ م در ادسا واقع در میانرودان متولد شد. باردسن یکی از روحانیون مسیحی بود که گرایش‌های عرفانی داشت. وی بخشی از تاریخ ارمنستان را تدوین کرد و از آنجا که زبان‌های سریانی و یونانی را به خوبی می‌دانست، ار منابع موجود به آن زبان‌ها نیز بهره گرفت. مؤسس خورناتسی گزارش‌های وی را در تاریخ خود نقل کرده‌است.