بابالنگ

معنی کلمه بابالنگ در لغت نامه دهخدا

بابالنگ. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان طارم علیا بخش سیردان شهرستان زنجان. 58هزارگزی شمال باختر سیردان و 10 هزارگزی راه مالرو عمومی. کوهستانی سردسیر. سکنه آن 205 تن ، شیعه. آب آن از رودخانه محلی و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو و صعب العبور دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

جملاتی از کاربرد کلمه بابالنگ

غلاغه به خونه اش نرسید، پستچی همیشه دو بار زنگ می‌زند، بابالنگ دراز،