معنی کلمه ایقار در لغت نامه دهخدا ایقار. ( ع مص ) ( از «وق ر» ) بار کردن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || گران بار شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || کفانیدن ساق و استخوان را و شکوخانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کفانیدن ساق ستور و شکستن استخوان آن. ( ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه ایقار بوی مشک و عنبر از جیب آید ایقاری چرا زانکه اطلس را چو مجمر زیر دامان بوده ام اگر چه جامه روئی ندارم ایقاری خوشست خاطرم از فکر اینخیال دقیق