اپیمته

معنی کلمه اپیمته در لغت نامه دهخدا

اپیمته. [ اِ م ِ ت ِ ] ( اِخ ) در اساطیر یونان نام برادر پرمته است. او با پاندو ازدواج کرد و بر اثر عدم احتیاط و غفلت در حقّه ای را که همه آلام و شرور را حاوی بود، بگشود و فساد بسیط زمین را فرا گرفت و فقط امید در بن آن حُقّه بجای ماند.

جملاتی از کاربرد کلمه اپیمته

در حالی که طبق اساطیر یونانی قلمرو هادس محل مردگان است، تارتاروس نیز تعدادی ساکن دارد. هنگامی که کرونوس به‌عنوان پادشاه تایتان‌ها به قدرت رسید، سیکلوپ‌های یک‌چشم و هکاتونکایرهای صددست را در تارتاروس زندانی کرد و هیولای زنی به‌نام کمپه را به‌عنوان نگهبان آن قرار داد. زئوس کمپه را کشت و این غول‌های زندانی را آزاد کرد تا در درگیری او با تایتان‌ها کمک کند. خدایان المپ در نهایت پیروز شدند. کرونوس و بسیاری از تیتان‌های دیگر به تارتاروس تبعید شدند، اگرچه پرومتئوس، اپیمته و تیتان‌های ماده مانند متیس در امان ماندند. آپولون یک نمونه بارز از خدایانی است به تارتاروس محکوم شد. زئوس او را آزاد کرد و هکاتونکایرها نگهبانان زندانیان تارتاروس شدند. بعدها، زمانی که زئوس بر هیولای تایفون غلبه کرد، او را به «تارتاروس پهناور» انداخت.