اهباط

معنی کلمه اهباط در لغت نامه دهخدا

اهباط. [ اِ ] ( ع مص ) فرودآوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فروفرستادن و فرودآوردن.( آنندراج ). فروآوردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || کاسته کردن بهای آخریان. ( تاج المصادر بیهقی ).

معنی کلمه اهباط در فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) فرود آوردن ، هبوط دادن .

معنی کلمه اهباط در فرهنگ عمید

۱. فرود آوردن.
۲. فروفرستادن.

معنی کلمه اهباط در ویکی واژه

فرود آوردن، هبوط دادن.

جملاتی از کاربرد کلمه اهباط

آدم نظر را از محبوب اصلى متوجه كثرت اسما نمود، (و البته نظر به كثرت اسما، نظربه كثرات لوازم هم خواهد بود.) و چون محبوب اين امر خلاف قانون محبت را ديد با صداىرساى قرآنى صلا به رسوايى آدم زد و اين ندا به گوش همه ذرات جهان و جهانيانرسيد و آدم به كيفر نظر كردن به عالم طبيعت ، اهباط شد تا در اين كثرات و قعر عالموجود سير كند و بداند كه اين كثرات لايق توجه نبوده ، و در واقع متن جهنم است .